کسی که عاشق واقعیست، معشوقه ی خود را رها و آزاد می گذارد، عشق می ورزد بدون انتظار، خود محوری در این رابطه معنایی ندارد، عاشق، همواره با احساسات عمیق، معشوقه خود را می ستاید، اگر بین آنها بحث یا مشکلی باشد، درست است که هر دو طرف غمگین و ناراحت می شوند، اماّ خوب می دانند که در انتها باز هم به سوی هم برمی گردند و گاهی اوقات این ناراحتی ها، باعث جذّابیت و استحکام بیشتر رابطه ی آنها می شود. وی همواره از معشوقه خود انتظار ندارد که حکم دلقکی را بازی کند و دائماً او را خوشحال کند.
دکتر ندر میگوید: «عشق واقعی به این معنی است که بخواهید میزان سلامتی، رفاه و خوشبختی فرد مقابلتان بیشتر از سلامتی، رفاه و خوشبختی شما باشد. زمانی که مراقب کلمات، افکار و فعالیتهایتان هستید، بهویژه اگر سعی میکنید که این رفتار برای فرد مقابلتان خوشآیند باشد، درواقع شما عاشق شدهاید».
کریستین نرتروپ (Christiane Northrup)، نویسندهی کتاب «بدن ن- حکمت ن»میگوید:«عشق واقعی زمانی اتفاق میافتد که شما بهاندازهی کافی به طرف مقابلتان اجازه میدهید که با داشتن امکانات و زمان لازم، به آن چیزی که میتواند باشد، تبدیل شود».
چه عشقی عشق نیست؟
اگر فردی به شما میگوید که «اگر من را دوست داری، باید…»، این عشق واقعی نیست. براساس گفتهی دکتر نرتروپ این نوع عشق در محدودهی کنترل کردن فرد است و براساس باورهای متافیزیک در چاکرای دوم (چاکرای جنسی) قرار دارد. اما عشق واقعی از چاکرای چهارم سرچشمه میگیرد و بهراحتی با پشتیبانیهای بیقیدوشرط تشخیص داده میشود.
درباره این سایت